-
ری را (۱)
سهشنبه 16 خرداد 1385 20:12
یاران عهدی برمن نهاده بودند که در صفحا ت ویژه شعر سطوری را مرقوم نمایم به نثر در وصف مفهوم اسطوره ای انتزاعی خیالی ری را در هر شماره ماهنامه ی بیچاره راه نو راه چنان ناهموار بود که هم لنگی ما را توجیح می کرد ونه رمقی در کس باقی می گذارد وچون یک یک یاران حلقه های تاهل به دستشان چنان گران می آمد که پای از پای نتوان...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 14 خرداد 1385 14:54
http://www.roozonline.com/arts/015910.shtml
-
تیغ
سهشنبه 2 خرداد 1385 00:56
از بیداری خسته ام خسته ام اگر چه همیشه قرص تیغ / تیغ / تیغ / جواب مسئله بوده است
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 خرداد 1385 21:02
دست بر قلمم نمی رود قلم بود دست من ...
-
سال نو
یکشنبه 28 اسفند 1384 18:04
این سال لعنتی! چرا اینقدر کش می آید؟ سال سال لال سالی که از تابستان شروع شد از تب سال مرگهای ارزان بی خوابی سالی ایستاده بودم در آستانه هیچ و آمد شد دیگران سال اضافه / خناق / / لالمونی/ / / /// / باقلوا ها تلخ بادام ها که بماند بادامهای زهر باد دام ها بادهای بد بد/ بد/ بید خشکیده
-
برف
شنبه 13 اسفند 1384 17:56
دیروز را بسیار دنبالت گشتم اما پیدایت نکردم گفتند تو را دیده اند که توده ای برف شده ای و بر بلند ثرین قله نشسته ای باور نکردم تا اینکه خودت آمدی ذره ذره آب شدی بر جنازه ام برف(کژال ابراهیم خدر)
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 17 دی 1384 13:08
مرا از حسرت تراشیده اند
-
خیالباف ها را ببینید
سهشنبه 13 دی 1384 11:16
ایام میلاد مسیح بود بهانه ای برای من تا دوباره عهد جدید بخوانم خواندم! دو سه روز در این حال و هوا بودم تا... دیشب خوابم نبرد زیر آوار مانده بودم .خیالباف های برنتولوچی بهمن سهمگینی بود که هنوز از زیر آن بدر نیامده ام
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 دی 1384 11:54
من چنگ تو ام من چنگ تو ام زخمه بزنی زخمه نزنی.... (مولانا)
-
شیشه
دوشنبه 5 دی 1384 11:51
-
رها یی و زندگی
پنجشنبه 24 آذر 1384 17:10
http://www.bozzetto.com/freedom.htm رها یی و زندگی
-
فرمانفرما
سهشنبه 22 آذر 1384 12:52
سید ضیا در نواری که وجود دارد در جواب خبرنگاری که از وی پرسید آیا فرمانفرما را بعد از صدارت دستگیرش کردی و می خواستی اعدامش کنی، از قبل دیده بودی، گفته است: آری. وقتی روزنامه رعد را می دادم یک بالاخانه اجاره کرده بودم در ناصریه که درش یک میز بود و دو صندلی. همین. و یکی از صندلی ها هم پایه اش شکسته بود. هر وقت میهمانی...
-
سلام بامداد
دوشنبه 21 آذر 1384 11:50
تولد غول زیبا مبارک بامداد متولد شد ! هلهله کنید میلاد است جشن از مرگ خسته ام به آیدا تبریک بگویید به شعر به عشق به ایران به همه حتی به سلاخ هم !
-
ممیز
یکشنبه 6 آذر 1384 16:37
/ / پدر گرافیک ایران در قاب مرگ / / حال استاد مرتضی ممیز خوب نبود شعری از اکبر اکسیر خواندم: بعضی واژه ها زشتن مثل ممیزی بعضی واژه ها زیبایند مثل ممیز به حروفچین بسپارید وقتی به این نام رسید از زیبا ترین فونت استفاده کند این زیبا ترین لوگوی زمان ماست ... . / اثری از استاد ممیز با ما از کارد هایی گفت در گلدان؛آویزان از...
-
آتشی خاموش شد
دوشنبه 30 آبان 1384 19:22
آتشی خاموش شد آخرین پاره نیما هم رفت شاعر بود جنوبی از جنس شعرو جنوب خون گرم شرجی چون تمام شاعران دیگر زیست داغی در سینه را گویا که رسم شاعرانگی است در عصر متوسط ها بزرگان یک به یک می روند آری! قسمتی شعری از خود او برای برادرش: از تخت به سردخانه از سرد خانه به سنگ از سنگ به خاک ....... از ما عبور کردی - انگار نه انگار...
-
کتاب سوزان
شنبه 28 آبان 1384 12:55
آتش سوزی در کتابخانه دانشگاه
-
در یک روز یک شنبه
شنبه 28 آبان 1384 12:18
در یک روز یکشنبه رو به تو نه به دیوار باید بنشینم بنشینم و اعتراف کنم در هر کافه ای که تو بگویی اعترافی سخت باید با زبان اعتراف کنم سینه ام راحت خواهد شد سبک وشانه هایم دیگر به تو بستگی دارد دو صندلی... .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 آبان 1384 12:53
پشت این پنجره جز هیچ بزرگ هیچی نیست! (حسین پناهی)
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 19 آبان 1384 12:22
ایرا ن در انتظار اساتید در تهران ۱۲ـ۸ آذرماه استاد محمدرضا شجریان و پسرش همایون همراه با حسین علیزاده و کیهان کلهر پس از دو سال بار دیگر به لندن رفتند تا با اجرای آثاری از موسیقی سنتی ایرانی سفر هنری خود را به اروپا آغاز کنند http://www.bbc.co.uk/persian/arts/story/2005/11/051108_mf_shajarian.shtml
-
غار نبشته های خط خطی
پنجشنبه 19 آبان 1384 11:47
به غار انزوای من نیا اما اگر خواستی گاه سرک بکش غار نبشته های خط خطی اینجا هم پای غریزه می لنگدو جنازه ام به آخر هفته نمی رسد گربه در کوچه های شب اول فرار می کند چند قدم دورترک خیره نگاه می کند نگاه گربه ای پخش نمی کنم ! دور می شوم دور... سر بر می گردانم گربه نیست اما هنوز نگاهش با من است (زمستان۸۳)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 آبان 1384 03:34
مادر مرد از بس که جان ندارد (فیلم مادر زنده یاد علی حاتمی) دیگر مادر بزرگ ندارم
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 23 مهر 1384 21:39
http :// www.roozonline.com/arts/010875.shtml عاشقی به عشق باید دوام داشته باشه نه به وفاداری. صدای منو میشنوی؟ حراج. حراج. پرترة لنین. ـ چطوری آقای ولادیمیر. ـ خوبم. ـ چی دارین؟ ـ پرترة لنین که وقت زنده بودنش کشیده شده. ـ من پرترة لنین خودمو فروختم پرترة مسیح رو ازت خریدم. یادت میآد پرترة مسیح رو به خودت پس دادم و...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 مهر 1384 13:35
نمیدانم چرا بعد آن دخت با گیسوان بلوند بلندش درباد ٍٍبریشان بود آن دخت غمین شعر نیزمی گفت تا خواستم با او درآمیزم! بیر زنی بیوه بسان آن نمیدانم بی دندان ایستاده که نه خمیده روبروی من خشکیده درخت خانه مان را می مانست از خیابان ردش کردم با کمی اکراه دستش سرد میتی گاهی کفن بوشیده که می لرزید اما ها !بعد آن دختری شوخ شنگی...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 مهر 1384 12:13
خود را نمئ بینم تو آینه نیستئ یا من وجود ندارم؟ ! ( محمد علی بهمنی )
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 26 شهریور 1384 17:56
هیچ
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 شهریور 1384 23:23
ایزد بانوی من بگذار بپرستمت چیزی نمی خواهم بگذار تنها بپرستمت بی آنکه شک کنم با من چه می کنی؟ در پی نباش تا جهلم را اثبات کنی آه اینک چه خدایی؟ که از پرستیده شدن تن باز می زند خدایم را از من نگیر فریب دروغ است چهره پرداز نیستم اما نقاب را می فهمم من می فهمم خدایم را مگیر ای باز تابش خدا در زلال ترین آیینه هر چقدر از...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 22 شهریور 1384 21:35
ایزد بانوی من بگذار بپرستمت چیزی نمی خواهم بگذار تنها بپرستمت بی آنکه شک کنم با من چه می کنی؟ در پی نباش تا جهلم را اثبات کنی آه اینک چه خدایی؟ که از پرستیده شدن تن باز می زند خدایم را از من نگیر فریب دروغ است چهره پرداز نیستم اما نقاب را می فهمم من می فهمم خدایم را مگیر ای باز تابش خدا در زلال ترین آیینه هر چقدر از...
-
تاریخ انقضا
جمعه 18 شهریور 1384 15:03
چه سخت است چه سخت بدانی بدانی گذشته است تاریخ مصرفت چه احساس بدیست رد شدن رد شدن از خیابان نه از ... . شربت های EXP 6.05 یا چند سال بعد از اولین مصرف بسته قرص کدئین نا تمام * * * نگاه داشتنشان بی مورد مصرفشان بی خطر بی اثر دهان سطل آشغال باز مانده بی خود جعبه را شلوغ نکن
-
باز هم...
دوشنبه 14 شهریور 1384 20:18
وبا امده است وبا در عصر سروری کوتوله ها .....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 شهریور 1384 13:22
چه ساده است فشردن دکمه ای چه ساده است فشردن دکمه ی کنسل گوشی فشردن دکمه ی قرمز آن هواپیما اما هیچ کدامتان از هیروشیما خبر نداشتید