یک نمی دانم

آمرانه

یک نمی دانم

آمرانه

 

کمی از شب من شاید 

ریخته بود 

بر گیسوان ات 

وگرنه مریخ تو را حمیرا صدا می کرد! 

نظرات 2 + ارسال نظر
اسماعیل سه‌شنبه 8 بهمن 1387 ساعت 08:42 ق.ظ http://kelariz.blogfa.com

کفر از سر زلف سیهت هست هویدا
ایمان ز دو ابروی تو کافر بستانیم

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 بهمن 1387 ساعت 03:07 ب.ظ

سلام
مرسی از حضورتون و اینکه با شعر هم حس شدید.
منهم از شعر زیبایتان لذت بردم. شعر "می خواهم بخوابم" را قبلن خوانده ام ولی نمی دانم کجا. شعر بسیار زیبایی ست. مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد