تا شاه کفن نشود این وطن، وطن نشود از روزی که میرزا رضا کرمانی به سوی ناصرالدین شاه تیر در کرد و" شاه شهید" بر قبر معشوق اش به خاک افتاد و میرزا گمان برد کار تمام است یا وقتی که میرزایی دیگر ملکم خان شاه کلید یافته بود و تمامی ادبار این ملک را تنها در نبود یک کلمه می دید که اگر باشد دری بسته نخواهد ماند و آن کلمه قانون بود تا شاه علیل در بستر، فرمان مشروطیت را که به خط قوام السلطنه جوان بود و حضرت اشرف آتی ، توشیح نمود تا به قانون برسیم تا امروز همه چیز قلب شده است و هیچ چیز حل نشده از همان روزی که ساختمان قانون توسط استبداد به توپ بسته شد نشان می داد استبداد صغیر و کبیر نمی شناسد . از همان روزی که کودکی را شاه کردیم و تربیت اش نکرده پایه های تخت اش را بریدیم ، از همان روزی که برای آمدن اش کف زدیم و رضا خان را رضا شاه صدا زدیم تا روزی که برای تبعیدش به موریس پای کوبیدیم و هورا سردادیم و نفس کشیدیم که تمام است هان و به یمن حضور برادر ژوزف وآن دو دیگر کار تمام شد و استبداد را باید در دایره المعارف یافت و معنای اش را نفهمید تا وقتی که شاه جوان شبه دموکرات را به رم ، رم دادیم و شاه مستبد شبه دیکتاتور برگرداندیم تا ... چه قدر مرگ گفته ایم و ندانستیم باید با استبداد مبارزه کرد نه مستبد که کار این ملک با رفتن این آمدن آن بساز نمی شود که نمی شود که اگر می شد ، شده بود. بایسته است با ظلم بستیزیم نه ظالم و تا زمانی که مائده ظلمت پهن است ، نان خور زیاد دارد این سفره و تا زمانی که مظلوم هست ظالم از زیر سنگ هم شده پیدای اش می شود , تا زمانی که از چوب خشک خدای می تراشیم خشک تر از مغز خر و بر عذاب اش زار می زنیم ... . بس است! با هم مرور کنیم سرنوشت چند شاه آخرمان را: محمد رضا شاه پهلوی ------------------------ مرگ در تبعید رضا شاه پهلوی------------------------------ مرگ در تبعید احمد شاه قاجار------------------------------ مرگ در تبعید محمد علی شاه قاجار----------------------------- مرگ در تبعید مظفر الدین شاه قاجار مرگ در بالین بیماری احتمالن ملت غیور نیازی به مداخله نمی دیدند و خود حضرت (سایه خدا ) با حضرت عزرائیل (از نزدیکان خدا ) مدام دست به گریبان بودند. ناصر الدین شاه قاجار قتل در گورستان. این شور بختی عبرتی دارد برای دیگران و ما |