خ

 

 

 می خواهم بخوابم 

خسته ام 

ملافه ای سپید به روی خودم می کشم 

اما می ترسم 

تا تو پیراهن سیاهت را از جامه دان در آوری 

هر رنگی به تو می آید  

بیا وآبی بپوش 

تا دوباره خواب دریا ببینم 

 مادرم همیشه پیراهنی سیاه دم دست دارد