یک نمی دانم

آمرانه

یک نمی دانم

آمرانه

چمن ها راه می روند آسفالت ها گل می دهند

 

 

ماه چه کودن نگاه می کرد

و آسفالت را از قالی گل دار لاکی نمی شناخت

ماه تیر از اواخر خرداد شروع شده بود

باد صفحه های تقویم را جابجا می کرد

رفته گران شب ها میخک قرمز می چیدند

تا زمین برای کشت فردا آماده شود 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
سارا محدث دوشنبه 5 مرداد 1388 ساعت 09:46 ب.ظ http://www.myreflection.blogfa.com

و کسی نیز اینجا زمان گمش کرده...

مقصود از تطویل آمر عزیز؟ مقصود رشته های بلند فکری ست که در گلویم چنبر می زند... و این احساسی که می پیچد مرا در خود... به گمان تو چاره ای جز غرق شدن می ماند؟
نمی دانم به چه اعتقاد دارم

من نیز کوتاه دارم /

هدیه ی من، یک چسب زخم برای ذهن تو... [لبخند]


با آرزوی باد

شب خوش

نقطه

سارا محدث سه‌شنبه 6 مرداد 1388 ساعت 08:44 ب.ظ http://www.myreflection.blogfa.com

آمر گرامی به گمانم بعد از عمری خواندن بدانم معنای تطویل چیست...!
پرسیده بودی مقصودم از این کار چیست و من سوال خودت را تکرار کرده بودم و پاسخ دادم...

امیدوارم کارساز باشد

شب خوش

نقطه

طاهره دوشنبه 19 مرداد 1388 ساعت 11:40 ق.ظ


ماه تیر از اواخر خرداد شورع شده بود...

موفق تر باش.

باران ببار بر ایرانم که دوباره سبز شود، سبز شود، سبز شود ، سبز شود.

این رنگ را
سرخ را می گویم
باران نخواهد شست
...

سپاس و سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد